ردپایی بر زمین،کهکشانی در آسمان
مریم مرادیان_ سوره مبارکه طارق
طارق نجم ثاقب را به خوبی می شناسد و به قدری در طی کردن مسیر مستقیم از نجم ثاقب استفاده کرده که به مقصد و حقیقت دست می یابد. اگرچه نجم ثاقب نمود بالقوه ی حق است، اما طارق با “طی این مسیر” نمود بالفعل حق و اثبات حق بودن نجم ثاقب است.
هستی هم برای همین خلق شده که “حق” اثبات شود و به فعلیت برسد. طارق نمود نظیر به نظیر نجم ثاقب است، در مقام فعل. مگر برای خود ما همینطور نیست که نجم ثاقب ما همان “حافظ” ماست و ما طارق راهی از “ماء دافق” تا “رجع” ایم. باید مدام حواسمان به حق باشد و “قانون حق” را بشناسیم و فقط به آن چنگ زنیم چه اگر روزی لایه ای از حفظ و ثبوت برداشته شود و در این تغییر ما با قانون حق که در همه ی لایه ها سلطه و نفوذ دارد آشنا نباشیم هیچ دستگیری نخواهیم داشت، مثل همان روزی که از قانون ِ زندگی در “رحم مادر” خارج شدیم و نا آشنا با “قانون دنیا” ناتوان ترین مخلوقات شدیم.
و سوگند به ظهور حق که ذات آسمان برگشت دادنی است و در خود چیزی نگه نمی دارد مگر اینکه روزی آن را باز پس دهد و ذات زمین شکافندگی است و چیزی را نمی پوشاند مگر اینکه روزی بشکافد و اسرار هویدا کند. حال اگر طارق حق باشیم، “قول فصل” را نجم ثاقب خود قرار می دهیم و یقین داریم هرچه بیشتر میگذرد آنکه به راه کج رفته و دور تر می رود…