سوره ی مبارکه کافرون _ اردوی راهیان نور
با تشکر از زحمات دوستمان ، خانم مردانی
یک جرعه زندگی با سه سوره کافرون ، فجر ، حشر - اردوی راهیان نور- اسفند92
شهادت هنر مردان خداست....
آنان که به برکت سوره ی کافرون از بی تفاوتی درآمده و با برائت جستن از هرچه غیر خداست به او نزدیک شدند و تحت لوای "لا اله الا الله" شهد شیرین شهادت را نوشیدند..
آنان که اشد حبشان برای خداست واز ولایت غیراو یعنی ولایت طاغوت برائت جسته و دوری می کنند ....
آنان که می دانند دین شخصی نیست دین مسئله ای است برای زندگی فردی و اجتماعی تمامی افراد...
دین محدود به زمان خاصی نیست و تا همیشه صادق و جاری است....
دین جزئی نیست،دین قوانین مربوط به تمامی شئونات زندگی است....
و آنان که با خضوع و انقیاد کامل و در تمام لحظات زندگیشان فقط و فقط "عبد" خدا بودند ....
به این بهانه و به بهانه ثواب قرائت سوره مبارکه کافرون که" شهادت" است در اردوی راهیان نور سعی نمودیم تا بعضی از مفاهیم این سوره مبارکه را بیان نماییم که به شرح زیر می باشد....
در این سوره ،کافران از پیامبر می خواهند باور و عقاید خود را داشته باشد اما آن را ابراز نکند در سوره کافرون خداوند این امر را رد ومحال دانسته و بیان می کند نمیشود به چیزی معتقد بود ولی آن را بروز نداد. نمی شود موحد و خداپرست بود اما این خداپرستی واحدیت را ابراز نکرد. و به پیامبر دستور داده است باور ها و اعتقادات و ما فی ضمیر خود را در اعمالش نشان بدهد که عدم ابراز یعنی من در باطن باوری به آن ندارم.
انسان بر طبق باورهایش عمل می کند و اگر رفتارهایمان بر طبق رفتار رسول نیست یعنی معیارمان بر معیارهای او منطبق نیست و خدایمان با خدای سوره توحید که پیامبر می پرستد متفاوت است و دچار درجاتی از کفر هستیم.و از طرفی نمی توان خدا را قبول داشت و او را پرستید اما کفر به او را ابراز کرد(اگر موحد باشیم پس کفر بی معنا ست و اگر کفر را قبول داریم، اعتقادمان به خداپرستی یا موحد بودن خدا بی پایه وبی اساس است.
عبودیت و تبعیت از خدای احد با عبودیت غیر خدای احد سازگار و قابل جمع شدن نیست و اجتماع نقیضین محال است.
نمی شود که کسی بگوید خدایا من تو را قبول دارم اما به حرف ها و اوامر ونواهیت عمل نمی کنم.هر چقدرعمل به اوامر و نواهی بیشتر باشد میزان پذیرش و عبودیتی که از او وجود دارد بیشتر است(هرچه انسان موحد تر میزان تبعیتش هم از خداوند یکتا بیشتر. ) و این در ساحت وجودی پیامبر اکرم (ص) معنا یافته و ایشان در اوج خدا پرستی است و به همین میزان پیروی او نیز فقط از خداوند است.
انسان اگرخدای پیامبر را قبول داشته باشد وخداپرست باشد اما از خداوندش تبعیت و پیروی نداشته باشد به همان اندازه در ادعای خود صادق نیست.
سراسر زندگی پیامبر بر اساس قوانین ومقراراتی که رافع تمام نیازهای فردی و جامعه بوده و نسبت به هیچ یک بی تفاوت نبوده و مطابق با فطرت انسان هاست (دین).
هرچقدر روش و سبک زندگیمان با سبک زندگی رسول مغایر باشد ازخدای احد و فطرت خود دور شده ایم هرچند همه چیز به ظاهر آرام و مطابق میل باشد.
نتیجه اینکه سوره مبارکه کافرون درصدد است که بیان کند سبک زندگی انسان باید بر مبنای برائت از کفر و مصادیق آن باشد که در آن صورت عبودیت موحدانه برای اوست و دینمان همان اسلام است.