کلاس یکشنبه

(گردان حضرت فاطمه (س

کلاس یکشنبه

(گردان حضرت فاطمه (س


کلاس یکشنبه

ابراز یا کسب?

سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۲۶ ق.ظ

یا حمید بحق محمد ...
از کلیه دوستانی که در کلاس استاد غفرانی حضور داشته اند در خواست می شود جالبترین نکات کلاس استاد را در قالب چند سطر تا ساعت 24 روز جمعه ارائه نمایند.
با تشکر

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۰۹
طبیب دوار1

نظرات  (۲۱)

یا نور النور
سلام. متاسفانه من در جلسه قبلی حضور نداشتم اما برداشتمو از حرف دوستان می نویسم اگه سو فهمی برای من ایجاد شده بود ممنون میشم که دوستان برای من اصلاح کنند
انسان مختار آفریده شده و از زمانی که این را درک میکند می تواند بین بودن و زیستن یا نبودن خود انتخاب کند. اما از زمانی که انتخاب کرد که می خواهد زندگی کند یعنی انتخاب کرده که باشد و این "بودن" خودش به این معنی است که باید خودش را ابراز کند. یعنی مسولیت ابراز خود را بر عهده گرفته. اما ابراز چه چیزی؟ ابراز توانایی های ذاتی و خدادادی. پس کسب برای چیست؟ به نظرم هر کسی به دنبال کسبی مخصوص و متناسب با خود است تا انسان ها بتوانند خود را در صحنه ها و موقعیت های مختلف تعریف کنند. کسب ما باید یک پل بین توانایی بالقوه ی ما و ابراز و عملکرد ما باشد. هر کسب که به عملی و ابرازی منتهی نشود اسراف است.

نیاز هر مخلوقی ابراز توانایی های خدادادی اوست .

میزان بزرگی افراد به ابراز و ظهور آن هاست .

ای اهل ایمان ( علیکم انفسکم ) ! فقط مواظب خودتان باشید چون در این صورت هیچ گمراهی به شما آسیب نمی رساند زمانی که هدایت شدید . ( 105 مائده )

انسان باید خود را به کاری مشغول دارد که فردا از او سوال می شود ( دعای 20 صحیفه سجادیه )

۱۲ دی ۹۳ ، ۲۳:۴۸ میرتاج الدینی
بسم الله الرحمن الرحیم
انسان مختار است و هیچ جبری در زندگی وجود ندارد، فلسفه وجود پاداش و عقاب نیز همین اختیار اوست؛ تأثیر قائل شدن برای محیط و لقمه و وراثت نوعی شرک است."لا مؤثر فی وجود الا الله" "فاالهمها فجورها و تقویها" و ...

ملاک قضاوت در مورد افراد حال آن هاست نه گذشته ی آن ها.
یا عالی 
انسان آفریده شده است تا بروز پیدا کند نه اینکه با کسب هایش منجر به ظهور فساد  شود
انسان اگر نتواند خود را ابراز کند،فاسد می شود یعنی به دنبال کسب و کسب و کسب باشد بدون اینکه ظهوری داشته باشد.
به دنبال چیزی بودن (به عنوان مثال به دنبال دانش )در واقع به معنای یافتن راه و کاتالیزورهایی  برای ظهور آن چیزهای است  که در دورنش به ودیعه نهاده شده. در واقع هنر انسان بودن این است که فرد بتواند از ظرف دنیا استفاده و  راه های LOD کردن خویش را پیدا کند.(باتفکر و تدبر)
 (چنین باوری  باعث می شود انسان از هیچ شرایط سختی ناراحت و گله مند نباشد زیرا میتواند از هر شرایطی برای بروز خویش بهره ببرد و می داند که شرایط سخت میتواند بهتر او را یاری کند.)
ازدواج چهار حالت داره.
یازن به سعادت میرسه مثل آسیه همسرفرعون 
یامردبه سعادت میرسه مثل حضرت نوح یا امام حسن مجتبی
یا هردو مردود میشن مثل ابوجهل وهمسرش
یا هردو به سعادت میرسند مثل حضرت امیر وبانوی دوعالم حضرت زهرا ...


۱۲ دی ۹۳ ، ۲۳:۱۶ فولادچنگ
حق طلاق با چ کسی است؟
کسی ک بله میگوید....و این مرد است ک در ازدواج بله میگوید
پس ب طور منطقی و براساس اسلام باید گفت ک حق طلاق با مرد است ن زن.
کلاس این هفته برام مرور دوباره کتاب تربیت چه چیز نیست بود...این که انسان ها از همان ابتدا در حال ابراز هستند و تنها نیازشان ابراز است.و بزرگترین اشتباه این است که کودکانمان را به خاطر ابراز بازخواست کنیم و آنها را به کسب تشویق کنیم و این تفکر را در ذهنشان ایجاد کنیم که اعمال باید دوطرفه باشد.
۱۲ دی ۹۳ ، ۲۱:۰۰ صفیه بلالی
سلام
بحث جالبی شده چراکه باعث شد کمی من هم بیش تر فکر کنم.
در واقع تفاوتی که وجود داره، تفاوت در تعریف ما از کسب است. کسب یعنی دریافت بدون هیچ استفاده. یعنی تو چیزی را دریافت کنی بدون اینکه این دریافت در تو تغییری ایجاد کند. علم باید موجب عمل بشه. البته من خودم هم جزو افرادی هستم که هر علمی که کسب کردم تازه اگر از نوع علم حقیقی باشه در من عمل ایجاد نکرده!
از طرفی مطالبی که در وبلاگ هست قسمت نتیجه گیری کلاس استاد غفرانی هست و استاد در این جلسه مثال ها و آیات زیادی رو در فهم این مطالب بیان کردن.
۱۲ دی ۹۳ ، ۲۰:۰۷ زهره سعیدی
یا سامع الدعا...
-محور قرآن اختیار و اراده است. هر کس خودش سرنوشتش را می نویسد.
-تنها نیاز انسان ابراز است.
-سهم انسان از نشاط در زندگی "خلاقیت"،"ابتکار"و"برداشت" اوست نه "داشت"
-میزان بزرگی افراد به میزان ابراز آن هاست.
-انسان در ابراز محبت و توانایی های خدادادیش در انجام وظائف الهی خود هرگز نباید از دیگران اجر و تشکر بخواهد.(لا اسئلکم علیه اجرا ال علی الذی فطرنی افلا تعقلون"هود51")این بی توقعی همان اخلاص است.
سلام مجدد
مسلما کسی با ابراز علم مشکلی ندارد بحث آنجا شکل می گیرد که کسب را به طور کامل زیر سوال برده و فراموش کنیم که کلمه دانشجو هم به معنای جویای علم بودن است و مسلما بخش اعظمی از این علم قبلا کشف شده ولی شما از ان بی اطلاع هستید وفقط آن را کسب می کنید. آیا شما به عنوان دانشجو در تمام علوم خودتان به کشف می رسید؟ در وبلاگ طوری از کسب صحبت شده گویا بزرگترین اشتباه است و هرگز نباید دنبال آن بود. بهتر است هر چیزی را می شنویم بدون توجه به فرد ارائه دهنده آن کمی با استفاده از تفکر انتقادی و روحیه پژوهشگری موضوع را بررسی کرده و جوابی منطقی داشته باشیم در این صورت معنای دانشجو بودن به طور کامل محقق خواهد شد. از فرد رهگذر هم بابت تامل و نکات دقیقشان سپاسگزارم
۱۲ دی ۹۳ ، ۱۷:۱۶ صفیه بلالی
سلام دوباره
به نظر میرسه بهتر باشه پیاده نوار جلسه یا حاقل گزارشی از جلسه رو داخل وبلاگ بذاریم تا مطلب برای دوستان باز بشه.
ولی به طور خلاصه این مطلب که چرا تحصیل میکنیم، برای آن که استعداد های خود را بیابیم و از همین رو است که دانشجو می گیم چرا که باید دانش را کشف  و سپس ابراز کنه. اگر فقط قرار به کسب بود هیچ گاه پیشرفت های علمی اتفاق نمی افتاد اما امروز در جامعه کسب مهم تر از ابراز شده است.
بسم الله
سلام به خواهران عزیز طبیب دواریم.
همیشه فعالیت مجازی اعضای طبیب دوار برام قابل توجه و محترم بوده. الان که به اینجا سر زدم متوجه موضوعی شدم که اگر اجازه بدید بنده هم به عنوان ره گذر پاسخ خودم رو بذارم.

به نظرم آمد که جناب دکتر غفرانی به کلاس شما یا جمعی که شما بزرگواران حاضر بودن آمدن و نکات جذابی در رابطه با "ابراز و کسب" فرمودن.
البته متوجه نشدم که این ابراز و کسب معادل کدوم واژگان قرآنی هستند و یا با معنای عرف جامعه استفاده شده اند یا عرف قرآن.

بحث اخلاص و روشی که آن را وارد زندگیمون کنیم خیلی برام جذاب بود. خیلی تعریف و روش خوبی رو ایشون فرمودن. از ایشون و شما که این مطلب رو به ما رساندید تشکر می کنم.

اما نکته عجیب بحث ابراز و کسب بود. در قرآن عموما کسب معنای منفی دارد اما ارتباط کسب و ابراز رو متوجه نشدم که براساس چه آیه یا سوره ای ذکر شده است.
در بحث ساختار وجودی انسان ، ابراز انسان حاصل دریافت و ادراک او است. آیا در اینجا کسب به معنای دریافت و ادراک انسان استفاده شده است؟ درسته که انسان حقایق رو در درونش به ودیعه دارد اما این حقایق بنا به ارسال نبی در انسان فعال می شود. همین تصدیق نبی حاصل رجوع به حقایق درونی است اما انسان بنا به دریافتی از نبی و توجه به پدیده ها توانست حقایق درونش را متوجه شود. همچنین قرب به معنای تفصیل یافتن علم است. آیا کسب که در این وبلاگ مطرح شده با معنای دریافت و کسب علم ارتباطی دارد؟
همچنین بحث قدری که مطرح شد. انسان مراتب درکش را می تواند افزایش دهد و حتی قدر نیز در وجود انسان مراتبی مطرح است که می تواند افزایش یا کاهش یابد ( بنا به درک و عمل انسان). پس ارتباط قدر و کسب مطرح شده در وبلاگ چیه؟

ببخشید که وارد بحثتان شدم. اگر خللی در بحثتان ایجاد کردم عذرخواهی می کنم.
سلام
اگر انسان فقط باید ابراز کند و نباید دنبال کسب علم و مهارت باشد پس چرا شما تحصیل کرده و دنبال علم اموزی هستید ؟ خداوند آنرا در وجودتان قرار داده کافی است فقط ابرازش کنید
۱۲ دی ۹۳ ، ۱۱:۳۳ صفیه بلالی

با سلام
در مورد سوالاتی که مطرح شده:
بر اساس آیه ی 2 سوره ی مبارکه فرقان " وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً" خداوند برای هر چیزی قدری قرار داده است. پس هر چیزی که آفریده شده حاوی اطلاعاتی است که قرار است او را به سوی کمالش هدایت کند، پس از این آیه برداشت می شود خداوند انسان را به صورت یک سی دی خام نیافریده که در دنیا به دنبال "کسب" مهارت ها و علم باشد بلکه او را حاوی اطلاعاتی آفریده که با " ابراز" این استعداد ها یا همان قدر ها به کمال برسد. از آن جایی که قدر هر موجود معلوم است پس کسب معنایی نمی یابد. از سوی دیگر خداوند قرآن را ذکر معرفی کرده است پس حتما قبلا در وچود انسان حقایق را قرار داده است که حال با قرآن قصد یادآوری را دارد.

در مورد این که جریان ها یک طرفه هستند منظور این است که هر جریان برای خودش مستقل است و از یک سمت به سمت مخالف در حرکت، و وجود یا عدم وجود جریانی از سمت مقابل در وجود این جریان تأثیری ندارد.

به نظر می رسد این توقع و اجر خواستن از دیگران در برابر محبتی که به آن ها میکنیم به علت باور اشتباه در ماست و برای درست کردن باور نیز باید عمل را درست کنیم. یکی از راه های درست کردن یک رفتار تمرین است. در واقع با تمرین  یک رفتار جزئی از شاکله ی وجودی مان خواهد شد.

البته این نظر من بود اگر دوستان دیگه هم جواب بدن ممنون می شوم.

 سلام
متن هایی که در این وبلاگ بود را مطالعه کردم. سوالاتی دارم ممنون می شوم اعضا در صورت امکان پاسخگو باشند:
بر اساس کدام ایات قران می توان به این نتیجه رسید که تنها نیاز انسان، ابراز توانایی های خدادادی اوست و بزرگ ترین اشتباه این است که به جای ابراز ، خود را محتاج و نیازمند کسب کند .
چرا هر فعل و حرکت و جریانی ، فقط یکطرفه ظهور پیدا می کند و ابراز دو طرفه محال است ؟
چگونه می توان از دیگران توقع و انتظار نداشت و به عبارت دیگر دنبال کسب نبود؟لطفأ راه حل عملی بفرمایید نه نظری و تئوری
سپاس
یا کافی....
اکثر صحبت استاد بزرگوارمان ختم می شد به مفهومی مهم و بزرگ ؛ اینکه ما باید با خواندن سوره ها، خود را بشناسیم و در واقع انسان را، و در پی آن وظایمان را بشناسیم ، نیاز هایمان را بشناسیم ....
و بدانیم که تنها نیاز انسان، ابراز توانایی های خدادادی اوست، پس بزرگ ترین اشتباه این است که به جای ابراز ، خود را محتاج و نیازمند کسب کند . و باور کنیم که هر فعل و حرکت و جریانی ، فقط یکطرفه ظهور پیدا می کند و ابراز دو طرفه محال است . 
و یکطرفه یعنی: هیچ زن و مردی در ابراز محبت و توانایی های خدادادیش و در انجام وظایف الهی خود ، هرگز نباید از دیگران اجر و تشکر بخواهد و اینچنین ؛ بی توقعی عارفانه و عاقلانه و عاشقانه را "اخلاص" می گویند.
ممنونیم بابت حضور استاد....
۱۰ دی ۹۳ ، ۱۸:۴۵ م.شهسواری
بسم الله الرحمن الرحیم...
تنها نیاز هر انسانی ابراز توانمندی هایی است که در وجودش گذاشته است. یکی از این توانمندی ها  محبت به سایر مخلوقات است که باید در بستر مناسب ابراز شود .
مومن کسی است که از صمیم قلب به این موضوع اعتقاد دارد که "لا موثر فی الوجود الا الله"

بسم الله الرحمن الرحیم

1.تعریف مومن : کسی که هر لحظه احساس خطر می کند (من شر ماخلق )

ومأمنش را خدا می یابد...

2.تنها نیاز هر مخلوقی : ابراز تواناییهای خدادادی اش است پس بزرگترین اشتباه انسان این است که به جای بروز  بخواهد کسب کند...

3.در برخی سوره مائده میتوان مشخصات منتظرین ظهور را بررسی کرد...

4.زن مظهر مهر است که مثل آفتاب به دانه وجود مرد می تابد و رویش اورا که همان بروز محبت از جانب اوست را سبب می شود ...

۰۹ دی ۹۳ ، ۱۹:۲۴ سامانیان
سلام علیکم و رحمه الله
_ تنها نیاز انسان ابراز است. 
_ بزرگترین اشتباه انسان این است که به جای ابراز کسب میکند. 
_ سخنی از معصوم:کاری کنید که بیاییم سراغ شما نه شما بیایید سراغ ما. 
_بی توقعی و بی منتی را اخلاص گویند. 
_ دیگران بهانه ای برای ابراز توانایی های خدادادی و محبت و انسانیت. 

۰۹ دی ۹۳ ، ۱۹:۲۰ آب شیرینی

معنی واژه ی تفکر:

کشف روابط منطقی و نامرئی بین مفاهیم معلوم به هدف فهمیدن وظایفمان

میزان بزرگی افراد به میزان ابراز و ظهور آنهاست و این ابراز باید بی توقع و منت باشد تا خالصانه باشد.

۰۹ دی ۹۳ ، ۱۳:۴۰ صفیه بلالی
یا منفس الکرب
با سلام در ابتدا از استاد غفرانی برای حضورشون در کلاس و صحبت های بسیار تأثیر گذارشون تشکر میکنم. قطعا تمام نکاتی که در این کلاس شنیدم برام زیبا بود و انتخاب از بین اونها سخت.
تفکر می کنیم تا وظیفه ی خود را بشناسیم؛ جراکه تفکر فرایند کشف روابط منطقی و نامرئی بین معلومات است جهت تشخیص وظیفه.
دنیای امروز سعی دارد تا به انسان بقبولاند که او محصول وراثت و محیط است حال آنکه این دروغی بیش نیست و حتی خودش نیز آن را قبول ندارد چراکه در دادگاه ها همیشه مسؤلیت جرم به طور کامل برعهده ی مجرم است و دادگاه ها نیز به مجیط و وراثت وقعی نمی نهند.
مؤمن کسی است که هر لحظه احساس خطر کند و در همه حال به خداوند پناه ببرد از شر ماخلق.
تنها نیاز هر مخلوقی ابراز است نه کسب.
میزان بزرگی آدم ها به میزان ابراز شان است.
بی توقعی عارفانه، عاشقانه و مؤمنانه همان اخلاص است.
و ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی